از فاستر زياد ميتوان آموخت، اما مهمتر از هر چيز در شرايط كنونيصنعت ساخت و ساز كشورمان، آموزه هاي او در انطباق جنبه هاي
در طول تاريخ، رابطه نزديك معماري و زمينه هاي عمومي تر آن از جامعه، فرهنگ و اقتصاد گرفته تا سياست تفسير هاي ارائه شده از معماري را بر اساس برداشت ها و ترجمان زمينه ها و گستره هاي مختلف ديگر توجيه مي كند. در سايه چنين رويكردي، دست يابي به شناخت نسبتاً دقيقي از «فن آوري برتر» ممكن مي شود؛ يعني موضوعي كه از سالهاي دهه شصت تاكنون اهميت يافته است.
در نتيجه، توجه به معماري بر اساس واژگان اقتباس شده از علم،هنر،جامعه شناسي و زمينه هاي ديگر اتفاقي نيست. تا جايي كه اين واژگان توانسته است ماهيت متضاد گونه اي پديده را كه معماري خود را از طريق آن بيان مي كند روشن تر و ملموس تر سازد.
تداوم؛ شيوه مدرن ؛ ايده هاي راهنما
دردوراني كه مهمترين شاخص آن، دير باوري وشك انديشي عمومي و دلسرد كننده است، تلاش براي ارائه تعريف مشخصي از مدرنيسم چه بر اساس عرف معماري فني وچه بر پايه نظر پردازي بسار دشوار به نظر مي رسد. در اين ميان مساله بسيار فراگيري كه جاي بسي بحث و پرسش دارد ، تلاش افرادي است كه با حسرت و تاسف سعي در بازتاويل جنبش مدرن يا مدرنيسم به مثابه مقوله اي –تاريخي-فرمي دارند؛ مقوله اي كه محدود به تجربه اساتيد سده حاضر است و در نهايت، با همين تجربيات به مرحله نتيجه گيري رسيده است. اين مقوله، با تلاش پيگير بايد بتواند با پرداخت هزينه اي گزاف در برابر تهاجم سبك التقاط گرا مقابله كند.
البته اين مقابله بايد بر مبناي روش زيبايي شناختي و با تمركز بر سليقه اي كه تاكنون مدرنيته ناميده ميشد انجام شود. اين تلاش، در اصل معادلي است براي «سليقه باستان شناختي» كه عامل شكل دهنده معجون شلم شورب 5/d (13)...
ادامه مطلبما را در سایت 5/d (13) دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : payanet20 بازدید : 121 تاريخ : جمعه 17 تير 1401 ساعت: 17:53